پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

شاخص‌های ششگانه عملکردی نشان دهنده وضعیت مطلوب و از آن مهمتر، پیشروی بانک پاسارگاد در نظام بانکی کشور است. سهم پرداختی وام بانک پاسارگاد به کارکنان خود در ردیف‌های انتهایی جدول قرار داشته و بسیار کمتر از میانگین متوسط کشوری در نظام بانکی بوده است. اما با وجود تمامی این واقعیت ها، مورد بداخلاقی چند رسانه خاص قرار می‌گیرد، چرا؟ اگر قوانین موجود اجازه پرداخت وام به کارکنان بانکی را به تمامی بانک ها داده ، هجمه به یک بانک برتر دارای گرایش متوسط به ملی به پائین تر اختصاص وام به کارکنان خود،چرا؟ اگر قوانین اصلاح شده اند، نیازمندی به طی زمان برای قضاوت در آینده وجود داشته و قضاوت نادرست و تخریبی فعلی چرا؟ باید بررسی شود که آیا با پدیده نفوذ با ماموریت تخریب مواجه هستیم یا نوعی بداخلاقی رسانه‌ای چند رسانه خاص مطرح است؟ متن انعکاس یافته توسط سایت تابتاک با عنوان ، دست و دلبازی «بانک پاسارگاد» برای کارکنانش نه برای مردم/ ۶۸ درصد تسهیلات قرض‌الحسنه به کارمندان بانک رسید؟! نمونه ای از این متن های تخریبی است. متنی کلیشه ای که به راحتی می توان درک کرد چنانچه بجای اسم بانک معظم پاسارگاد، نام هر بانک دیگری را که بگذارید، باز می تواند بعنوان ابزار مثلا تخریب، مورد استفاده نویسنده، قرار گیرد. توصیه ما، دانستن قدر سرمایه‌هایی است که داریم. بانک پاسارگاد با مدیریت دکتر مجید قاسمی مسلما از جمله سرمایه‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی، نظام بانکی و حوزه پولی و مالی کشور محسوب می شود و جایگاه ممتازی نزد افکار عمومی داشته و دارد.

دادستان محترم تهران با کم حساسیتی‌های بخرج داده درباره یک خبر، فضای مسمومی را ایجاد نموده که جمع کردن حاشیه‌ها و حاشیه ساز‌های آن، وقت و انرژی زیاد می‌خواهد. سناریوسازی‌های توهمی که بسیاری از آن‌ها پسندیده است از طریق مراجع قضایی با اتهام نشر اکاذیب، تشویش اذهان و افترا، دنباله گیری شود. نمونه‌ای از این متن ها، متن منتشر شده توسط رسانه وزین نفت ما است. نویسنده مقاله منتشر شده در این رسانه وزین، حتی متوجه نبوده که سیاست جذب نیرو‌های بازنشست دولتی در شرکت‌ها و بخش خصوصی یک راهبرد قوی برای جهش کاری محسوب می‌شود نه یک توهم توطئه و ایجاد پایگاه برای دوره بعد از بازنشستگی. نویسنده زمان را به زمین می‌بافد و قصد نشان دادن فساد مالی و امنیتی و ضد انقلابی و ... را دارد. آنهم می‌خواهد به پهلوی مدیری ببندد که شخص حضرت آقا از عملکردش بیان رضایت می‌کنند. متن را بازنشر می‌کنیم تا خوانندگان محترم، خود قضاوت کنند.

با این اظهارات اوضاع کاملا روشن است؛ به بیان ساده، یک نماینده مجلس آنهم عضو هیات رئیسه پای درددل یک ابربدهکار بانکی نشسته و برای براورده شدن خواسته های او از جایگاه نمایندگی خود استفاده کرده تا به یک بانک خاص فشار بیاورد. این در حالی است که اگر مشکلی در زمینه بدهکاری این فرد وجود دارد، براحتی می توان آن را از طرق قانونی حل کرد نه اینکه یک نماینده جلو بیفتد و فشار به بانک را آغاز کند.

پاسخگویی را می توان یکی از شاخصه های مهم مدیریت کارآمد ،مشتری مدار و تکلیف گرا محسوب نمود، اما سوال اینجاست که آیا باید به هر صدایی هم پاسخگو بود؟ جواب مسلما منفی است. تا زمانی که صلاحیت ها و حقوق خاصی بر صاحب صدا مفروض نباشد، پاسخگویی بدان را حتی می توان بعنوان نشانگان ناکارآمدی محسوب نمود. متن زیر، گزارشی از برخی صداهای ناکوک شده و پراکنده ای است که بعضا در خصوص یک بانک خصوصی موفق شنیده شده است. متن دلنوشته یک فعال این حوزه و خارج از بانک پاسارگاد می باشد که برای این پایگاه تحلیلی خبری ارسال شده است.